بازاریابی دیجیتالپیشنهاد سردبیررسانه دیجیتال

مزایا و اهداف بازاریابی محتوایی: ۹ نکته طلایی که باید بدانید

کانال تلگرام رسانه فناوری هوشمند

در دنیایی که همه روزبه روز در حال پیشرفت هستند و دست از تلاش برای توسعۀ خود و برندشان برنمی دارند، شما هم باید در کنار روش های قدیمی، کمی به فکر عمق دادن به روابطتان با مخاطب باشید.

در بازاریابی محتوایی تلاش افراد بر این است که مشکلات مخاطب را پیدا کنند و با ارائه راه  حل به نیاز او بهترین پاسخ را بدهند. تاثیری که این فرآیند بر مخاطب دارد باعث می شود او باز هم به سراغ شما بیاید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که در استراتژی خود مهره ها را درست بچینید.

جهت دانلود و مشاهده عناوین ماهنامه ” اقتصاد دیجیتال” اینجا کلیک نمایید.

در ادامه با مزایای بازاریابی محتوایی بیشتر آشنا می شوید، برایتان اهداف اساسی آن را بیان می کنیم و در ۹ نکتۀ طلایی به شما می گوییم چطور از بازاریابی محتوایی برای رشد خود استفاده کنید.

مزایای بازاریابی محتوایی

اهمیت بازاریابی محتوایی را می توانید در بلندمدت به چشم ببینید، تاثیری که این فرآیند بر برند شما دارد یک روزه شما را به قله نمی رساند اما وقتی برندتان اوج گرفت، رقبا به سختی می توانند شما را کنار بزنند. 

در این بخش سعی کرده ایم مزایای بازاریابی محتوایی را دقیق تر بررسی کنیم تا با اثرات آن بر حوزۀ کسب و کار بیشتر آشنا شوید.

سئوی سایت شما بهبود می یابد

هر چقدر محتوایی که تولید می کنید باکیفیت تر باشد و بهتر نیاز مخاطب را هدف قرار دهد، تاثیر آن بر سئو (SEO) ملموس تر است. بهترین فرصت برای بهبود جایگاه سایت در میان جستجوها، بهینه سازی پست های وبلاگ است. 

موتورهای جستجو پاسخگو بودن را دوست دارند؛ اگر شما به شکل مؤثری پاسخ سؤالات بازدیدکنندگان را بدهید، پاداش این تلاش را با بالاتررفتن جایگاه خود در نتایج جستجوی کاربران می گیرید. در مقابل، اگر در کارهای شما رد پایی از کارشکنی باشد، موتور جستجو متوجه آن می شود؛ بگذارید اینطور بگوییم: موتورهای جستجو زرنگ تر از این حرفا هستند و همیشه راه هایی برای گرفتن مچ کلاه بردارها دارند؛ نمی توانید کلاغ رنگی را به جای قناری به او قالب کنید! دقت کنید مجبور به پرداخت جریمه نشوید. 

در استراتژی محتوا موضوعاتی را انتخاب کنید که عبارات و کلمات کلیدی تخصصی کسب و کارتان را پوشش دهد. با این کار دقیقا مخاطب هدف را به سمت خود می آورید؛ با دست گذاشتن روی نیازهای اساسی او، پاسخی درخور به سؤالات و دغدغه هایش بدهید.

دانلود و مشاهده عناوین ماهنامه ” اقتصاد دیجیتال” شماره ۵، دی‌ماه ۱۳۹۹

هزینه ها تا حد زیادی کم می شود

شاید شما هم فکر می کنید هزینه تبلیغات و بازاریابی سنتی نسبت به بازاریابی محتوایی کمتر است و سودآوری بیشتری برایتان دارد؛ اما این یک تفکر کاملا اشتباه است! بازاریابی محتوایی در خیلی از موارد نه تنها از نظر اقتصادی، بلکه از لحاظ سودآوری مالی هم به صرفه تر است.

ممکن است ابتدا تاثیر زیادی نبینید و حتی ناامید شوید اما قرار نیست همه چیز یک  شبه اتفاق بیافتد. باید برای بازاریابی محتوایی وقت بگذارید و طبق استراتژی جلو بروید؛ آن وقت است که، نتیجه هزینه هایی را که کرده اید، می بینید. 

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) افزایش پیدا می کند

محتوایی که طبق استراتژی بازاریابی محتوایی و بر اساس نیازهای مخاطب هدفتان ایجاد و منتشر کرده اید، می تواند سال ها برای شما سودآوری داشته باشد. این مسئله در طولانی مدت سود زیادی برای شما دارد و از یک جایی به بعد تمام هزینه به جیبتان برمی گردد. کلید افزایش نرخ بازگشت سرمایه (ROI)، بازاریابی محتوایی است.  

قیف بازاریابی و نقاط مشترک را کنترل می کنید

قیف بازاریابی (Marketing funnel) سفر مشتری و تجربه خرید او را شرح می دهد. این قیف با آگاهی فرد از برند شروع می شود و در آخر به مرحلۀ خرید می رسد.

با تجزیه و تحلیل این قیف و مسیری که فرد طی کرده است، می توانید نقاط ضعف و قوت اقدامات خود را پیدا کنید و برای گام های بعدی خود، تصمیم های بهتری بگیرید. 

قیف بازاریابی به طور کلی سه قسمت دارد: 

  • بالای قیف (TOFU): آگاهی (Awareness)

در این مرحله  است که باید برند خود را به مخاطب معرفی کنید. مخاطب به دنبال پیداکردن راه حل برای یک مشکل یا رسیدن به پاسخ سؤالات خود است، بهترین زمان است که با محتوای آموزشی، مفید و رایگان توجه او را جلب کنید، پاسخ سؤالات او را بدهید و با ارائه خدمات او را به قسمت بعدی قیف بفرستید.

  • وسط قیف (MOFU): سنجش و ارزیابی (Evaluation)

در این مرحله می بینید که تعداد مخاطبان، ریزش نسبی داشته و از اینجا به بعد تنها کسانی که در جلب توجه شان موفق بوده اید، مخاطبان هدف ما هستند. این قسمت از قیف نقطۀ حساس ماجراست؛ اینجا مخاطب تصمیم به حذف گزینه های نامناسب می گیرد. 

باید با نشان دادن چشم اندازی از مراحل بعد، به مشتری های احتمالی ثابت کنید که انتخاب شما، بهترین کار است و اعتماد او را جلب کنید؛ اطلاعات تکمیلی و آموزش های تخصصی مورد نیازش را به او بدهید تا به حرکتش به سمت خرید ادامه دهد.

  • پایین قیف (BOFU): اقدام و خرید (Purchase)

در انتها زمانی که فرد تصمیم به خرید گرفت، به مشتری تبدیل می شود. وظیفه شما چیست؟ با ساخت یک تجربۀ خرید خوب کاری کنید که مشتری برای خرید دوباره تردید نکند و به برندتان وفادار بماند.

حالا که با مفهوم قیف فروش یا همان قیف بازاریابی آشنا شده اید می توانید حدس بزنید بازاریابی محتوایی در این مسیر چه کمکی به ما می کند. 

داده هایی که از قیف فروش به دست آورده اید را به درستی تحلیل کنید، این داده ها در فرآیند بازاریابی محتوایی بسیار کارآمد هستند و شما را در مسیر درست تری  قرار می دهند، پرسونای مخاطب و استراتژی خود را با توجه به نتایج تحلیل این داده ها به روزرسانی کنید. این اطلاعات به شما کمک می کند تا در تمام مسیر خرید ارتباط نزدیکی با مشتری داشته باشید و او را به نقطۀ دلخواه خود هدایت کنید. 

اعتماد ایجاد می کنید

مخاطبان از شما اعتماد می خرند. پس سعی کنید اعتماد آن ها را جلب کنید، این اعتماد یک ابزار قوی برای شماست. 

 هر چه اطلاعات و آموزش هایی که در قالب محتوا در اختیار مخاطب می گذارید، درست تر باشد، بازدیدکننده حس بهتری نسبت به شما خواهد داشت و در درازمدت به شما اعتماد می کند. نقش محتوا در اعتمادسازی قابل انکار نیست و نباید نادیده گرفته شود.

مخاطب محتوای شما را می خواند، با توجه به آن کسب و کار و ارزش هایتان را درک می کند، در نتیجه برند شما را به رسمیت می شناسد و در ذهن او جایگاه کسب می کنید. بدون بازایابی محتوایی و برنامۀ درست، رسیدن به هیچکدام از این مراحل ممکن نیست.

رابطه مشتری با برند عمیق می شود

در قسمت های قبل گفتیم محتوا بخشی جدانشدنی در ایجاد اعتماد است. قطعاً قبل از ایجاد این رابطه باید اعتماد مخاطب را جلب کنید.

وقتی تخصص خود را با مخاطبان شریک می شوید و صادقانه با آن ها حرف می زنید، متوجه ارزشی که برایشان قائل هستید می شوند و متقابلا پاسخ شما را می دهند. در بازاریابی محتوایی تعامل با مخاطب دو طرفه است.

استفاده از فاکتورهای شخصی یکی از راه های نزدیک کردن برند به مخاطب است. هر چقدر به دغدغه های آن ها بیشتر تسلط داشته باشید، بهتر می توانید این رابطه را مدیریت کنید.

خود را از رقبا جدا می کنید 

دنیای امروز پر از برندهای کوچک و بزرگ تجاری ا ست. در یک جایی از مسیر متوجه می شوید دیگر نمی توانید تنها با ارائه خدمات و محصول، فروش خود را تضمین کنید. مردم همیشه به دنبال تمایز هستند؛ آن ها به دنبال چیزی می روند که جای دیگر نتوانند به دست بیاورند. 

بازاریابی محتوایی به شما کمک می کند شخصیتی از برند خود در ذهن مخاطب ایجاد کنید که شما را نسبت به رقبا متمایز نشان دهد. 

می توانید با محتوایی که تولید می کنید، لحن و زبان برند و نحوۀ ارائه محتوا این تفاوت را ایجاد کنید. اینکه چطور این مسیر را با موفقیت طی کنید، بستگی به شما و فعالیت های بازاریابی محتوایی شما دارد و نمی توانید بدون آن، انتظار رخ دادن اتفاقات بزرگ برای برند خود داشته باشید.

به مخاطب دلیلی برای بازگشت به سایت می دهید

حتما برایتان پیش آمده مطلبی را ذخیره کنید تا دوباره به آن بازگردید. همین حالا در بوکمارک مرورگرتان یک لیست طویل از اینگونه سایت ها دارید و حتی گاهی دلتان نمی آید آن ها را حذف کنید.

محتوای عالی مخاطب را به شما برمی گرداند و این توانایی را دارد که او را به مشتری وفادار شما تبدیل کند. هنگامی که مخاطب از حضور در سایت شما تجربۀ مثبتی داشته باشد و به محتوا شما توجه کند، دوست دارد باز هم این حس را تجربه کند.

اهداف بازاریابی محتوایی چیست؟ 

حالا می دانید بازاریابی محتوایی چطور کسب و کار شما را زیر و رو می کند و به دنیای برندتان رنگ و بوی دیگری می دهد؛ اما در هر کاری برای به نتیجه رسیدن، به اهدافی مشخص نیاز دارید.

شما می خواهید برنامه ای بچینید که همۀ فرآیندهای برند شما را کنترل کند، عاقلانه است پیش از شروع، درک درستی از هدف های بازاریابی محتوایی داشته باشید تا بدانید باید چه گام هایی بردارید، در ادامه این گامها را یکی یکی بررسی میکنیم. 

افزایش آگاهی از برند

همیشه کسانی هستند که با شنیدن نام برند شما چند ثانیه ای نگاهشان خیره می شود و وقتی چیزی با این نام در ذهنشان پیدا نکردند، دست از تلاش بردارند، کمی بعد هم اصلا یادشان نمی آید به چه موضوعی فکر می کردند! 

اما اصلا آگاهی از برند اهمیتی دارد؟ تا زمانی که مخاطب برند را نشناسد چطور می توانید انتظار داشته باشید از شما خرید کنند، از خدمات شما استفاده کنند یا حتی به آموزش هایی که ارائه میدهید، توجهی نشان دهند؟ 

به عبارتی، آگاهی از برند راه رسیدن به اهداف دیگر را هموار می کند. با آگاهی از برند، ترافیک ورودی بیشتر می شود، می توانید لینک های خوبی بگیرید، رهبری افکار را از آن خود کنید و نهایتاً به فروش خوبی هم برسید.  

مخاطبان خود را مشخص کنید، نیازهای آن ها را بشناسید، برای پاسخ سؤالاتشان محتوای ارزشمند و راه حل کاربردی ارائه دهید. در محتوایی که تولید می کنید با مخاطب صادق باشید و با بخشندگی دانش خود را در اختیار او بگذارید. فکر نکنید با دادن نیمی از اطلاعات به مخاطبان چیزی را برای خود حفظ کرده اید. همان چیزی که شما نمی گویید به نقطه تمایز رقبای شما تبدیل می شود!

افزایش وفاداری به برند 

همانطور که پیشتر گفتیم، یکی از مزایای بازاریابی محتوایی این است که مخاطب باز هم به سراغ شما می آید؛ البته مخاطب قطعاً عاشق چشم و ابروی برندتان نشده است، او به دنبال پاسخ سؤالات خود می گردد و از شما انتظار دارد او را به خواسته اش برسانید. 

سودی که مشتری های قدیمی برای شما دارند، خیلی بیشتر از آن است که بتوانید آن را نادیده بگیرید. طبق آماری که شرکت BIA Kelsey در یکی از تحقیقات خود جمع آوری کرده است، ۶۱ درصد کسب و کارهای متوسط و کوچک، نیمی از درآمدشان را از مشتری های وفادار خود به دست می آورند.  

هدف بازاریابی محتوایی، ایجاد این وفاداری به برند در افراد بیشتر است. وظیفۀ شما این است که مخاطبان خود را درک کنید، از دید آن ها به خودتان نگاه کنید و ببینید با چه چیزهایی در سایت شما ماندگار می شوند. اگر موفق شوید فکر مخاطبانتان را بخوانید، آن ها با وفاداری خود، پاداش شما را می دهند. 

افزایش نرخ تبدیل

نرخ تبدیل یکی از پارامترهای حیاتی برای سنجیدن وضعیت وب سایت و عملکرد بازاریابی محتوایی شماست. 

حالا این نرخ تبدیل دقیقا چیست؟ درصدی از افراد، در میان کل بازدیدکنندگان وب سایت هستند که کار موردنظر شما را انجام داده اند و در نزدیک ترین حالت برای تبدیل به مشتری هستند. زمانی می توانید از سرمایه گذاری خود بیشترین بهره را ببرید که نرخ تبدیل سایتتان بالا باشد.

مثلا از ۱۰۰۰ بازدیدکننده امروز، ۲۰ نفر روی دکمۀ عضویت در خبرنامه کلیک کرده اند؛ در اینجا نرخ تبدیل برابر با ۲ می شود.

سه عامل در افزایش نرخ تبدیل موثر است:

  • آگاهی از برند 
  • سئو و رتبۀ سایت
  • محتوایی که در شبکه های اجتماعی خود به اشتراک می گذارید

هر سه مورد نتیجۀ بازاریابی محتوایی  است. محتواست که موجب افزایش آگاهی از برندتان می شود، سئو سایتتان را بهبود می دهد و به شما کمک می کند در موتورهای جستجو جایگاه خوبی بگیرید. محتوای شبکه های اجتماعی است که مخاطبان را تشویق می کند تا از سایتتان بازدید کنند و در نهایت این محتوا و بازاریابی محتوایی است که نرخ تبدیل را افزایش می دهد.

افزایش ترافیک وب سایت 

افزایش ترافیک وب سایت، به صورت موازی با دیگر اهداف جلو می رود؛ یعنی وقتی می گویید ترافیک وب سایت پایین است، باید بررسی کنید و علت را مشخص کنید، مثلاً می تواند این معنی را بدهد که آگاهی از برند را به خوبی انجام نداده اید، قابل اعتماد نبوده اید و یا در شبکه های اجتماعی محتوای جذابی تولید نکرده اید.

بالابودن ترافیک ورودی بسیار مهم است اما باید به یک نکته توجه کنید؛ تنها بالا بودن عدد بازدید کافی نیست. ممکن است یک مقاله ۱۰۰۰ بازدید داشته باشد، اما تنها ۲ نفر به فراخوان عمل شما پاسخ مثبتی بدهند؛ گاهی هم مطلبی که تنها ۱۰۰ بازدید داشته است، توانسته چند کامنت خوب بگیرد و نزدیک به ۲۰ نفر هم کار موردنظرتان را انجام داده باشند.

بعضی اوقات لازم است بی خیال اعداد فضایی جذابی شوید که برایتان سودی ندارد. جذب ترافیک هدف، باید در اولویتتان باشد. هر چه مخاطبین هدف بیشتری جذب کنید، نرخ تبدیل شما بهبود پیدا می کند.

رهبری افکار

بازاریابی محتوایی می تواند به شما این جسارت را بدهد که به نقطه ای بالاتر از فروش فکر کنید. رهبری افکار یعنی در میان متخصص های صنعت خود، به چنان مقبولیتی برسید که حرف شما سند و آموزش های شما مرجعی برای دیگران باشد.

برای رسیدن به این مرحله باید درک درستی از برند و کسب و کارتان داشته باشید، بدانید به کجا می روید و چه اهدافی را دنبال می کنید؛ تا زمانی که خودتان از درستی مسیرتان مطمئن نیستید، چطور انتظار دارید در یک گروه جایگاه رهبری افکار را به دست بیاورید؟

حواستان باشد، لازم نیست به دنبال اثرگذاری بر همه باشید، باید افرادی را پیدا کنید که دغدغه ها و نیازهای مشابهی با شما دارند. این افراد حرف شما را بهتر و سریع تر درک می کنند؛ وقتی پاسخ سوال هایشان را در صحبت های شما پیدا می کنند، در ذهن آن ها فقط شمایید که لایق رهبری هستید!

افزایش فروش

در نهایت، هدف هر کسب و کاری فروش است. به عبارتی اگر اقدامات یک کسب و کار در بازاریابی محتوایی به فروش منجر نشود، معنایی ندارد. 

افرادی که از شما خرید می کنند، در همان برخورد اول، شما را انتخاب نکرده اند. مخاطبان هدف فرآیندی را برای رسیدن به مرحله خرید گذرانده اند و همۀ بخش های این مسیر با بازاریابی محتوایی مدیریت شده است. 

باید کاری کنید آن ها شما را انتخاب کنند، شاهراه اصلی رسیدن به این مرحله بهره گرفتن از تکنیک های بازاریابی محتوایی است.

۹ نکته طلایی در بازاریابی محتوایی

حالا که می دانید بازاریابی محتوایی چه مزایایی برایتان دارد و اهدافی که باید مدنظر قرار دهید را شناختید، وقت آن است در ۹ نکته کلیدی به شما بگوییم چطور مسیر بازاریابی محتوایی را بگذرانید تا بیشترین اثر را بر مخاطبان خود داشته باشید.

۱ مشکلات خوانندگان خود را حل کنید

یک بازاریاب محتوایی، از نزدیک با مزایای محصول خود آشنا است؛ او باید در محتواهای خود تمامی این نکات و مزایا را به مخاطب خود انتقال دهد؛ اما باید درنظر بگیرید که خواننده های مقاله شما، به مشکلات خودشان بیشتر علاقه دارند تا مزایایی که نیاز آن ها را رفع نمی کند. بهترین راه برای ایجاد محتوایی که واقعاً نتیجه بدهد، شناخت این مشکلات و کمک به مخاطبین در یافتن پاسخی برای دغدغه هایشان است. 

یکی از بهترین راه ها برای شناسایی نقاط درد مخاطب شما، پرسیدن است. به راحتی می توانید با درست کردن پرسش نامه هایی در قالب یک ایمیل یا حتی در سایت خود، با مشکلات و سؤالات مخاطبان آشنا شوید و محتوای مناسبی برای پاسخ گویی به سوالات آن ها، ارائه دهید. 

از بخش پشتیبانی خود غافل نشوید. آنجا منبعی از سوالات مخاطبان شماست. کسانی که می خواهند محصول شما را تهیه کنند و آن هایی که خرید کرده اند و باز هم سؤالی برایشان پیش آمده که سعی در حل آن داشته اند.

مطالبی که روی چالش های مهم مخاطب تمرکز دارد، نه تنها به شما در تولید یک محتوای مفید و کاربردی کمک می کند، بلکه عامل شکل گیری ارتباطی صمیمی و بهتر با آن ها نیز می شود.

ایده هایتان را در فضای آنلاین پیدا کنید

ایده های خود را در میان گفتگوهای مخاطبان خود بیابید. یکی از روشهای شناسایی دغدغه های مخاطب، پیوستن به انجمن های آنلاینی (Forum) است که مخاطبانتان در آنجا فعال هستند. در انجمن هایی که با کسب کار شما همخوانی دارد، به راحتی میتوانید به علایق و مشکلات مخاطبان خود گوش بدهید و همچنین در بحث آن ها شرکت کنید.

شبکه های اجتماعی را فراموش نکنید. اگر موضوع کسب و کار خود را در فضایی مثل توییتر جستجو کنید، حجم زیادی پیام از مخاطبان خود می بینید، همۀ این پیام ها می توانند در پیداکردن ایده به شما کمک کنند.

قسمت نظرات را دریابید؛ چه در سایت خود و چه در سایت رقیبان خود. کاربران سؤالات خود را مستقیم می پرسند و شما دقیقا می فهمید کاربر به چه چیزی احتیاج داد.

گروه های مختلف مخاطبان را در نظر بگیرید

مخاطب در تمام مراحل خرید، محتوای شما را می خواند. بعضی از مخاطبان تا به حال سایت شما را ندیده اند، گروهی دیگر شاید چند بار مقالات شما را خوانده باشند و درحال تصمیم گیری در مورد محصولتان باشند و گروهی دیگر نیز آمادۀ خرید هستند. 

هدف این است که محتوای شما تک تک این گروه از مخاطبان را هدف قرار دهد و احتمال خرید محصول و خدمات شما را افزایش دهد.    

عنوان های جذاب بنویسید

پیروزی یا شکست یک مقاله تا حد زیادی به عنوان و هدینگ های آن بستگی دارد؛ اگر به اندازۀ کافی برای نوشتن عنوان های جذاب و گیرا وقت نگذارید، احتمال دارد گروه زیادی از مخاطبان خود را از دست بدهید.

قوی ترین روش برای نوشتن یک عنوان جذاب، وعده دادن است؛ مشکل مخاطب را بیان کنید و وعده  بدهید راه حل شما برای حل آن بهترین است و نباید آن را از دست بدهد. به یاد داشته باشید حتما به وعده ای که داده اید، عمل کنید، صادق باشید و حقیقت را بیان کنید. 

آقای جان کپلس اظهار نظر جالبی دربارۀ عنوان های تبلیغاتی دارد، او بعد از بررسی و آزمایش عنوان های تبلیغاتی گفت: 

“اول، سعی کنید عنوانهایی که می نویسید منافع شخصی خودتان را نیز جلب کند. عنوان ها را به خوانندگان پیشنهاد دهید و به آن ها اطمینان دهید چیزی که دنبالش هستند، در مقاله شما وجود دارد. این قانون آنقدر ساده و اساسی است که به نظر واضح می رسد اما، بیشتر مواقع توسط نویسندگان نقض می شود.” 

یک سرسره درست کنید! 

هدف از نوشتن عنوان این است که مخاطب ترغیب شود پاراگراف اول متن را بخواند؛ هدف از پاراگراف اول هم این است که خواننده به سراغ ادامۀ متن برود. هر چقدر که جلو می روید، هدف از جمله ها این است که خواننده بیشتر درگیر مقاله شود تا در نهایت به تهیه محصول فکر کند. این محصول می تواند خرید یک کالا یا رفتن به یک صفحه و لینک دیگر باشد.

مقاله یک سرسره است که خواننده را به سمت هدف نهایی سوق می دهد. این کار را میتوانید، با نوشتن یک داستان درگیرکننده انجام دهید؛ مخاطب با قهرمان داستان آشنا می شود، چالش هایی که با آن ها روبه روست را می شناسد و راه هایی که قهرمان برای حل آن ها دارد را نیز بررسی می کند. در این روش میتوانید ارتباطی صمیمی با مخاطب برقرار کنید و هدف خود را با این قصه به مخاطب انتقال دهید. 

از جزئیات بگویید ولی طومار ننویسید

شاید کمی این عنوان شما را گیج کرده باشد، اما بگذارید برایتان موضوع را باز کنیم. به طور کلی، مقاله هایی که به تمام جزئیات یک موضوع می پردازند، مقاله های خوبی هستند. این مطالب می توانند تمامی سؤالات را پاسخ دهند و مبحثی را از قلم نیاندازد. اما ایدۀ پشت آن مقاله مهم است؛ قرار است به چه نیازی پاسخ داده شود؟ بسیاری از نویسندگان فقط برای نوشتن کلمات زیاد در مقاله هایشان، جواب یک سوال ساده را در مقاله ای بلند می دهند که حتی خودشان، وقتی برای خواندن آن مقاله ندارند. یک مقاله ۱۰۰۰ کلمه ای، نوشته کوتاهی است اما مخاطب به راحتی در مدت زمان کمی می تواند آن را بخواند و پاسخ سؤالاتش را در آن پیدا کند. 

محتوای با کیفیت را فدای تعداد کلمات نکنید. اگر میشود در مقاله ای کوتاه جواب تمام سؤالات داد، نیازی به نوشتن یک طومار نیست. 

ساختار مقاله را مرتب بچینید

بیشتر افراد وقتی صفحه ای را باز می کنند، تمام متن را نمی خوانند و فقط نگاهی سطحی به مقاله می اندازند. لازم است ساختار مقاله را طوری بنویسید که این افراد را جذب کنید. برای این کار می توانید موارد زیر را رعایت کنید:

  • مقاله را با عنوان های متنوع و لیست های عددی و بولتی، خُرد کنید.
  • تعداد کلماتی که در هر جمله می نویسید، محدود کنید.
  • پاراگراف های کوتاه بنویسید.
  • فاصله هر خط را برای خواندن آسان تر، کمی بیشتر کنید.
  • از محتوای تصویری (اینفوگرافیک، عکس، نمودار و …) حتما استفاده کنید.

محتواهای قبلی را بهینه کنید 

اطلاعات، خیلی آهسته و به مرور زمان پیر می شوند. با کمی تغییرات و بهینه سازی، می توانید محتوایی که قبلا بارگذاری کرده اید را به روز رسانی کنید. همیشه نباید روی محتواهای جدید خود سرمایه گذاری کنید. 

می توانید مقالات قدیمی خود را کمی اصلاح کنید و در شبکه های اجتماعی پروموت کنید و آن ها را در صفحه اصلی سایت قرار دهید تا در دیدرس بازدیدکننده های جدید باشد.

در مقالۀ خود از CTAهای جذاب استفاده کنید 

از آن جایی که بسیاری از مخاطبان فقط نگاهی سطحی به مقاله می اندازند، بهتر است چندین‎بار از فراخوان عمل (CTA)، در قسمت های مختلف، استفاده کنید. به نکات زیر توجه کنید:

  • به رنگ دکمه های خود دقت کنید و آن ها را در جای مناسب بگذارید.
  • از جمله های واضح و روشن برای فراخوان عمل استفاده کنید.
  • CTAها را با شکل های گرافیکی، جذاب تر کنید.
  • با چند دکمه کابران را برای کلیک ترغیب کنید.

کلام پایانی

به کمک بازاریابی محتوایی می توانید خود را از رقبا جدا کنید، سئوی سایت خود را بهبود دهید، از مخارج سنگین بازاریابی سنتی خلاص شوید و از افزایش نرخ بازگشت سرمایه خود مطمئن باشید. در کنار همه این موارد با ایجاد اعتماد، یک رابطه عمیق با مخاطب داشته باشید. 

با درک کامل از اهداف برندتان قدم در مسیر بگذارید، مطمئن باشید اگر همه چیز را بر اساس استراتژی محتوایی خود جلو ببرید، نتیجۀ آن را می بینید. 

به نظر شما کدام یک از اهداف اهمیت بیشتری دارد؟ در میان مزایای بازاریابی محتوایی کدام یک را نمی توانید نادیده بگیرید؟ اگر شما هم نکته ای برای تاثیر بهتر برند دارید، برایمان بنویسید. 

نویسنده :گروه کسب و کار فرصت امروز

بیشتر از تولید محتوی در اقتصاد الکترونیکی:
چالش مدیریت زمان در بازاریابی محتوایی
تولید محتوا چیست؟ از زبان تولیدکنندگان محتوا بشنوید
۵ نکته ضروری برای بازاریابی محتوا در سال ۲۰۲۱
راه‌اندازی پویش ملی محتوای دیجیتال
استراتژی محتوا چیست؟ نقشۀ گنج بازاریابی محتوایی
چالش بازاریابی B2B در لینکدین
تکنیک های کاربردی بازاریابی ویدئویی در اینستاگرام

کانال تلگرام رسانه فناوری هوشمند

نوشته های مشابه

‫۶ دیدگاه ها

  1. بازتاب: رونمایی اسپاتیفای از تبلیغات صوتی : پایگاه خبری اقتصاد الکترونیکی
  2. بازتاب: شغل‌های دیجیتالی در لیست داغ ترین شغل های۲۰۲۱ : پایگاه خبری اقتصاد الکترونیکی
  3. بازتاب: انواع محتوا: بیشتر از چیزی که فکرش را می کردید! : پایگاه خبری اقتصاد الکترونیکی
  4. بازتاب: بازاریابی محتوایی (Content marketing) چیست؟ همه آنچه باید بدانید! : پایگاه خبری اقتصاد الکترونیکی
  5. بازتاب: بررسی 11 شیوه بازاریابی تعاملی؛ بازاریابی محتوایی با هدف تقویت گفت وگو میان مشتریان : پایگاه خبری اقتصاد الکترونیکی
  6. بازتاب: ماهنامه ” اقتصاد دیجیتال” شماره 7، فروردین ماه 1400 : پایگاه خبری اقتصاد الکترونیکی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا