آموزش مجازی نیاز به امداد دارد
بعد از رشد روزافزون و دسترسی سریع و نامحدود به ابزارهای متصل به فضای آنلاین و دیجیتال، همیشه والدین این نگرانی بزرگ را داشتند که آیا فرزندانشان از این فضای بیحصار استفاده صحیحی خواهند کرد یا نه؟ بارگذاری ویدئوها و تصاویر متفاوت از سوی کاربران حقیقی که اکثراً قابل شناسایی نیستند حقیقتاً بر این نگرانی افزوده بود.
اینکه فرزند دبستانی یک خانواده زمان خود را به تماشای چه فیلمی اختصاص میدهد نیز به این نگرانیها دامن میزد. در دوران افول و کاهش مخاطبین تلویزیون، ورود پلتفرمهای نمایشی عمومی به حوزه آموزش و تربیت را میتوان یکی از مؤثرترین اتفاقات در نظام تعلیم و تربیت دانستسید
حسام نوربخش؛ کارشناس و پژوهشگر حوزه نوآوری آموزشی
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، عدالت آموزشی و ایجاد فرصت برابر برای همه افراد، از اهداف و رسالتهای تعیینشده برای آموزشوپرورش است. همچنین در اصل ۳۰قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است: «دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد.» تا قبل از پدیده شومی به نام کرونا، مفهوم عدالت آموزشی در توسعه زیرساختهای فیزیکی مانند مدرسهسازی و ایجاد بیشتر کلاس درسی خلاصه میشد، اما کرونا ناگهان آمد و نه تنها قطارساز و کارهای مدیریتی و حاکمیتی کشور را از مسیر اصلی خود خارج کرد، بلکه کمکم با استمرار خود، تغییراتی بنیادین را در تعریف مفاهیمی همچون عدالت آموزشی ایجاد نموده است.
امروزه با شکلگیری مفهوم و سازوکارهای آموزش مجازی، برقراری عدالت آموزشی به سبک قدیمی کاملاً رنگ باخته و دیگر نیازی به ساخت کلاس درس فیزیکی وجود ندارد.
با آنکه هنوز دسترسی نداشتن تقریباً حدود بیش از ۲۰ درصد دانشآموزان کشور به اینترنت و ابزارهای هوشمند، چالشی بزرگ در برقراری عدالت آموزشی است، اما میتوان گفت تأمین این زیرساختها در آیندهای نزدیک کاملاً قابل دسترس است.
بنابراین بهتر است نظام آموزشی از همین حالا پای خود را کمی فراتر گذاشته و به دنبال مصادیق دیگری برای برقراری عدالت آموزشی در فضای مجازی باشد.
محتوا و پلتفرم در بستر اینترنت
از منظر فرهنگی – اجتماعی دو نگاه به مقوله فضای مجازی و اینترنت در ایران وجود دارد: نگاه اول پلتفرمسازی را عامل اصلی مدیریت فضای مجازی میدانند و نگاه دوم محتواسازی را مهمتر از تولید پلتفرم برای اثرگذاری در سطح ملی میدانند. هر دو دیدگاه هم دلایل خود را دارند، اما برای بررسی بهتر این دو رویکرد در فضای تعلیم و تربیت و نظامهای آموزشی دنیا بهتر است کمی عمیقتر به این دو مقوله یعنی «محتوا و پلتفرم» نگاه کرد.
درخصوص پلتفرم باید قبول کرد که تعلیم و تربیت در سیر تاریخیاش، دچار تحولات گوناگونی شده و مدلها و روشهای آموزشی- تربیتی همچنان نیز در حال تغییر است. یکی از این تغییرات که به لطف شرایط این روزهای کرونایی قوت بیشتری گرفته رجوع به پلتفرمهای آموزش مجازی در بستر اینترنت است.
ارتباط میان دو یا چند گروه مختلف و خلق ارزش از این ارتباط، شناختهشدهترین مفهوم از پلتفرم در کسبوکارهای اینترنتی است. در پلتفرمهای آنلاین، نوع و چگونگی پیادهسازی تکنولوژی از اهمیت کمتری برخوردار است و نحوه شبکهسازی و تعامل کاربران است که آنها را از یکدیگر متمایز میسازد.
محتوا و پلتفرم در حوزه آموزش
پلتفرمهای حوزه آموزش، ارائهکنندگان آموزش را به مصرفکنندگان آن (دانشآموزان، دانشجویان و…) متصل مینمایند و با دریافت کارمزد از آموزش یا روشهای مشابه دیگر کسب درآمد میکنند.
از طرفی پلتفرمهای آموزشی پدیدهای پیچیده و دائماً در حال تغییر و تحول هستند. نیازمندیهای آنها در حال تغییر و به همین دلیل لازم است تا هم مناسب کاربری باشند هم با فناوریهای در حال تحول کنار بیایند و هم ارزان و مؤثر باشند. پاسخگویی به این شرایط از سوی یک سازمان رسمی مثل آموزش و پرورش و حتی سفارش آن به یک بخش خصوصی به صورت انحصاری، غیرمنطقی به نظر میرسد؛ بنابراین تصور اینکه یک پلتفرم مثل «شاد» با تولیت آموزشوپرورش بتواند به صورت انحصاری به تمام نیازهای مخاطبین پاسخ دهد، یک اشتباه راهبردی است.
مشکل دیگر آنجاست وقتی از سامانهها و پلتفرمهای آموزشی صحبت میکنیم، همه اذهان بلافاصله سیستمهای خودکارسازی فرآیندهای آموزشی مدرسه و کلاس را به یاد میآورند، در حالی که امروز ما به پلتفرمهایی برای به جریان انداختن فرآیندهای تعلیم و تربیت نیازمندیم.
پلتفرمها از فناوری برای اتصال افراد و منابع در یک زیستبوم تعاملی استفاده کرده و از طریق آن تولید ارزش میکنند. پلتفرمها بر ایجاد ارزش بین تولیدکنندگان خارجی و مصرفکنندگان تأکید داشته و در واقع نوع جدیدی از حاکمیت و حکمرانی را ایجاد میکنند، بنابراین تنها راه منطقی برای اثرگذاری بنیادین از سوی پلتفرمها، حمایت حاکمیت و تعامل سازنده بین پلتفرمهاست.
حالا پلتفرمی را تصور کنید که با وجود ارائه خلاقانهترین سازوکارها، محتوایی برای ارائه ندارد؟!
مانند کسی است که میخواهد از طریق تلویزیون در جامعه تأثیر بگذارد و سراغ ایجاد کارخانه تلویزیونسازی میرود؟!
اگر مدلها و سازوکارهای آموزشی که از سوی پلتفرمها ارائه میشود را به مثابه شریانهای حیاتی اکوسیستم آموزش قلمداد کنیم، خون جاری در این شریان قطعاً محتواست. هر چقدر محتوای آموزشی از غنای بیشتری برخوردار باشد اجزای دیگر این سیستم با کیفیت بالاتری عمل کرده و نظام یادگیری و یاددهی، بهرهوری بیشتری خواهد داشت.
ضرورت مشارکت و همافزایی در تولید محتوا
آنچه که تا امروز فقط توسط یک سازمان و دفتر تدوین کتابهای درسی انجام میشود، این کار باید به کمک و امداد توسط طیف وسیعی از فعالان و دلسوزان حوزه تعلیم و تربیت انجام شود. محتوا و منابع آموزشی با رویکرد واگرا و در زمینههای مختلف توسط متخصصان تولید شود. ضمن اینکه سازوکار توزیع شدهای هم برای ارزیابی کیفی این محتوا ایجاد شود؛ سازوکاری که نگرانی اصلی متولیان نظام رسمی یعنی تولید محتوای منحرف، آسیبزا و بدون کیفیت را نیز بر طرف کند؛ نگرانی که سالهاست موجبشده سازمان پژوهش خودش این نظارت را انجام دهد، اما قطعاً این راه راهی منطقی نیست و در شرایط کنونی بهتر است فرآیند نظارت و ارزیابی محتوا نیز جمع سپاری شده و نظام تربیت رسمی، کیفیت و معیارهای مورد نظر خود را از طریق داده کاوی پلتفرمها و نظرات کاربران، احصا کند.
با توجه به موارد فوق باید گفت که جدال بین این دو رویکرد (محتواسازی یا پلتفرمسازی) نتیجهای جز از دستدادن فرصتها نداشته و متأسفانه منافع ملی کشور بزرگترین قربانی این نبرد است، بنابراین نکتهای که خصوصاً در نظام آموزشی مبتنی بر فضای مجازی کاملاً مشهود است لزوم پرهیز از نبرد این دو دیدگاه و فرصتسوزیهای جبرانناپذیر است.
بنابراین در حال حاضر تنها راه برونرفت از وضعیت فعلی و برقراری عدالت آموزشی، مشارکت سازنده تولیدکنندگان محتوا با پلتفرمهای ارائه محتواست. هرچقدر که محتوای تولیدشده فاخر و جامعتر و از آن طرف گستره پلتفرم ارائهدهنده محتوا، وسیعتر باشد، مسیر دستیابی به عدالت آموزشی نیز هموارتر خواهد شد.
یکی از نمونههای اخیر در این زمینه مشارکت مؤسسه علمی رزمندگان با شرکت صبا ایده از طریق ارائه محتوای «دانوین» در پلتفرم «مدرسه فیلیمو»، در راستای برقراری عدالت آموزشی است.
نکته حائز اهمیت این همکاری آنجاست که دانوین با وجود ارائه پلتفرم نمایش محتوا مبتنی بر واقعیت افزوده روی مجموعه کتابهای هوشمند خود، از ظرفیت پلتفرم مدرسه فیلیمو در راستای سهولت دسترسی هر چه بیشتر دانشآموزان سراسر کشور به این محتوای فاخر آموزشی نیز غافل نشده و این همان تعامل سازندهای است که پیشتر به آن اشاره کردیم.
عدالت آموزشی در گرو سهولت دسترسی به پلتفرمها
قطعاً دسترسی نامحدود همه اعضای خانواده فارغ از سن، تحصیلات و شغل به یک پلتفرم نمایشی را میتوان یکی از مهمترین اتفاقات رشد زندگی دیجیتالی و آنلاین دانست. بعد از رشد روزافزون و دسترسی سریع و نامحدود به ابزارهای متصل به فضای آنلاین و دیجیتال، همیشه والدین این نگرانی بزرگ را داشتند که آیا فرزندانشان از این فضای بیحصار استفاده صحیحی خواهند کرد یا نه؟
بارگذاری ویدئوها و تصاویر متفاوت از سوی کاربران حقیقی که اکثراً قابل شناسایی نیستند حقیقتاً بر این نگرانی افزوده بود. اینکه فرزند دبستانی یک خانواده زمان خود را به تماشای چه فیلمی اختصاص میدهد نیز به این نگرانیها دامن میزد. در دوران افول و کاهش مخاطبین تلویزیون، ورود پلتفرمهای نمایشی عمومی به حوزه آموزش و تربیت را میتوان یکی از مؤثرترین اتفاقات در نظام تعلیم و تربیت دانست. پلتفرمهایی با مخاطبین بیشمار از جنس خانواده و با دغدغههای فراوان نسبت به آموزش و تربیت فرزندانشان.
اطمینان خاطر والدین نسبت به اینکه فرزندشان براساس رده سنی و علاقهمندی خود میتواند از میان هزاران فیلم و انیمیشن به تماشای محتوای آموزشی مناسب خود بپردازد که قطعاً از فیلترهای ارزشی و تربیتی گذشته است، میتواند یکی از مهمترین دلایل برای بهرهبرداری از این پلتفرمها باشد. از سوی دیگر جذابیت و تنوع محتوای آموزشی، فضای کسالت و دوری دانشآموزان از مفاهیم درسی را از بین میبرد و سرگرم آموزی و اشتیاق به یادگیری را جایگزین آن خواهد کرد.
هر چند که برای تحقق واقعی مفهوم عدالت آموزشی نیازمند برنامهریزی دقیق و پیگیری مستمر برنامهها توسط تمامی تأثیرگذاران نظام آموزشی کشور هستیم، اما امید آن است که با شکلگیری تعاملات سازندهای از این دست در حوزه محتوا و پلتفرم، امکان بهرهبرداری از تمامی منابع محتوایی در هر نقطه جغرافیایی کشور و بدون در نظر گرفتن سطح اقتصادی و اجتماعی دانشآموزان فراهم شده و شاهد زمینهسازی برای برقراری عدالت آموزشی و رشد و تربیت آیندهسازان این مرزو بوم باشیم.
منبع: روزنامه جوان
یک دیدگاه