بازاریابی دیجیتالمقاله

بازاریابی در عصر دیجیتال

کانال تلگرام رسانه فناوری هوشمند


دکتر کسری شیروانی

بیایید این واقعیت را بپذیریم که از نظر یک فرد تجاری متوسط ​​، بازاریابی برابر با ارتقا است.

بازاریابی همان چیزی است که شما می گویید و چگونه آن را بیان می کنید وقتی می خواهید توضیح دهید که محصول شما چقدر جذاب است و چرا مردم باید آن را بخرند.

بازاریابی یک تبلیغ است. بازاریابی یک بروشور است. بازاریابی یک بیانیه مطبوعاتی است. و اخیراً ، بازاریابی یک صفحه فیس بوک یا یک حساب توییتر است.

بازاریابی ، برای بسیاری از تجار ، صرفاً فروش در مقیاس بزرگتر است.


واقعیت این است که بازاریابی در تقاطع تجارت و مشتری قرار دارد . بزرگترین داور منافع شخصی تجارت و نیازهای خریدار.

بازاریابی صرف نظر از اندازه آن ، رمز موفقیت یک سازمان است.

انواع و زیر انواع بازاریابی ، دیجیتال و آفلاین وجود دارد. شما باید مواردی را که برای شما مناسب هستند تعیین و پیگیری کنید.

تیم های بازاریابی و فروش باید رویکرد واحدی داشته باشند. اتوماسیون به آنها کمک می کند تا در جهت اهداف مشابه کار کنند.

واقعاً بازاریابی چیست؟

من در آنجا مشغول به کار خودم بودم و پس از اتمام کارگاه استراتژی بازاریابی محتوای شگفت انگیز برای مشتری استراحت می کردم و کسی در مورد نظر من در مورد تفاوت بین بازاریابی و مارک تجاری پرسید.
من را راهنمایی کردند که این کارتون را بخوانم که در آن بازاریابی به عنوان “من یک عاشق بزرگ هستم” در مقابل مارک تجاری تعریف شده است که به مصرف کننده می گوید “من می فهمم که شما یک عاشق عالی هستی”.

“تجارت فقط دو عملکرد دارد : بازاریابی و نوآوری.”
میلان کوندرا

“هدف از بازاریابی این است که مشتری را به خوبی بشناسیم و درک کنیم محصول یا خدمات متناسب با اوست و خودش می فروشد.”
~ پیتر اف دراکر

بازاریابی این نیست که چه کسی می تواند سریعتر صحبت کند ، یا بهتر بفروشد. این در مورد درک عمیق روانشناختی از نیازهای مشتری است. استیو جابز تقریباً از هر نمونه ای این هدیه را داشت.
هر نوآوری در تاریخ جهان درک غیرعادی از نیازهای انسان و چشم انداز ابتکاری برای ارائه آن را در هم آمیخته است.

“بازاریابی خیلی مهم است که به بخش بازاریابی واگذار شود.”
~ دیوید پاکارد

اگر تجارت متشکل از بازاریابی و نوآوری باشد و بازاریابی مربوط به بینش عمیق مشتری باشد ، بازاریابی شغل هر کارمندی است.

رسانه های اجتماعی فقط این نکته را به طرز دردناکی روشن کرده اند: هر کارمند گسترش نام تجاری است. نام تجاری در خدمت تأمین نیازهای مشتری و تجارت در خدمت نوآوری است.

بازاریابی با این پرسش که مصرف کنندگان چه کسانی هستند ، چه می خواهند و به چه چیزهایی اهمیت می دهند ، آغاز می شود. بازاریابی با یک سوال شروع می شود.

بازاریابی یک مکالمه است

بازاریابی مکالمه ای است که بین دو نفر شروع می شود که یکدیگر را به خوبی نمی شناسند. گفتگوی عالی منجر به درک نیازها می شود. بینش عالی مانند این منجر به محصولات شگفت انگیزی می شود که از طریق تجربیات جذاب مشتری ارائه می شوند. این بازاریابی است.

مارک هایی که مشتری بیشتری می برند ، آنهایی هستند که مشتریان خود را نسبت به تمایل به فروش چیزهای بیشتر ترجیح می دهند.

آنها به مشتریان بالقوه نشان می دهند که علاقه مند به حل مشکلات واقعی هستند. آنها فقط مثل اهمیت دادن رفتار نمی کنند. آنها در واقع اهمیت می دهند و این را در نحوه عمل ثابت می کنند. آنها واقعاً به دنبال کمک به مشتری خود برای بهبود زندگی خود از طریق محتوای خود ، تخصص ، اشتیاق و در صورت خوش شانسی از طریق چیزهایی هستند که می فروشند و مانند زندگی واقعی و تعاملات مشترک انسانی ، بازاریابی به این معنی است که شما باید بیش از آنچه انتظار دارید دریافت کنید.

بازاریاب های بزرگ معلمان پرشوری هستند و فقط به این امید که به مردم کمک می کنند تخصص خود را می دهند. سود کسب و کار در ایجاد اعتماد و ایجاد مخاطب از افرادی است که به شما ایمان دارند تا در مواقع ضروری به آنها کمک کنند.

وقتی به ما حق انتخاب داده می شود ، ما فقط از مارک هایی که می شناسیم ، دوست داریم و به آنها اعتماد داریم ، خرید می کنیم!

بازاریابی نیاز به همدلی دارد

اما چگونه قدرت و اهمیت همدلی را برای مدیرانی که هیچ کدام ندارند ، توضیح می دهید؟ وقتی مشاغل فقط می خواهند بفروشند ، تبلیغ کنند و آرم های خود را روی استادیوم ها و کلاه های گلف آویزان کنند ، همدلی را چگونه توضیح می دهید؟

شما باید به آنها نشان دهید که به عنوان یک جامعه ، تبلیغات و تبلیغات و تاکتیک های بازاریابی مبتنی بر خود را تنظیم می کنیم. تبلیغ و تبلیغ در دنیای امروز جواب نمی دهد.

اما ما با محتوا و مارک هایی سازگار هستیم که به ما کمک می کند. تنها راه تحقق این امر این است که مارک ها محتوایی درست کنند که در واقع به مردم کمک کند. و بسیاری از آن چون بارها سوخته ایم. ما شک داریم خسته شدیم و عصبانی از پخش خودکار تبلیغات ویدیویی در سایتهایی که دوست داریم از آنها بازدید کنیم.

بازاریابی و مارک تجاری

بازاریابی می تواند از نظر مثبت یا منفی بر برند تأثیر بگذارد. بازاریابی می تواند با داشتن مکالمات مثبت ، مفید و همدلانه با مشتریان خود ، به ایجاد یک تجربه مثبت برند کمک کند.

بازاریابی از طریق تجربیات عالی به ایجاد مارک کمک می کند
در دنیای کامل ، بازاریابی از ایجاد مارک های قدرتمند پشتیبانی می کند. مارک های عالی بازاریابی فوق العاده ای انجام می دهند. آنها به عنوان معلم مخاطبان خود عمل می کنند. آنها محصولات شگفت انگیز ارائه می دهند. آنها با کارمندان خود با احترام رفتار می کنند. آنها مانند شهروندان نگران جهانی رفتار می کنند و به نسل های آینده فکر می کنند. و آنها سیاره ای را که فرزندانشان به ارث می برند در نظر می گیرند.

مارک های عالی در تجربیاتی که ارائه می دهند به ما نشان می دهند که چه کسی هستند. بازاریابی به دنبال درک این است که یک تجربه عالی باید چه باشد. تبلیغات تجربه های ما را قطع می کند و گاهی اوقات ما به خاطر آن از آنها متنفر نیستیم.

انواع بازاریابی

برای کسانی که فکر می کنند بازاریابی همان تبلیغات است ، چیزی فراتر از حقیقت نیست. تبلیغات مطمئناً می تواند یک قسمت کوچک از یک برنامه بازاریابی باشد اما فقط یک قطعه از معما است. در واقع ، می توان از یک استراتژی بازاریابی استفاده کرد که به هیچ وجه از تبلیغات استفاده نمی کند.

بازاریابی را می توان تقریباً به دو روش آفلاین و آنلاین یا دیجیتالی تقسیم کرد. بازاریابی آفلاین شامل تبلیغات “سنتی” در بازاریابی چاپی ، رادیویی و تلویزیونی و همچنین شرکت در رویدادهایی مانند نمایشگاه ها ، نمایشگاه ها و کنفرانس ها است. همچنین می تواند شامل بازاریابی دهان به دهان باشد.

بیشتر مشاغل از ترکیبی از روش های بازاریابی آنلاین و آفلاین استفاده می کنند. با این حال ، این روزها تعادل بیشتر به سمت بازاریابی آنلاین تغییر می کند. این به این دلیل است که مصرف کنندگان به طور فزاینده ای وقت بیشتری را در اینترنت می گذرانند و بازاریابی دیجیتال مزایای مختلفی را از نظر سرعت ، کارایی و بازگشت سرمایه ارائه می دهد.

بنابراین بیایید برخی از انواع مختلف بازاریابی آنلاین را که برای مشاغل امروزی در دسترس است بررسی کنیم:

بازاریابی محتوا 

انتشار مطالب به اشکال مختلف برای ایجاد آگاهی از برند و پرورش روابط با مشتریان. بازاریابی محتوا معمولاً به عنوان نوعی بازاریابی دیجیتال در نظر گرفته می شود اما می تواند به صورت آفلاین نیز انجام شود. نمونه هایی از بازاریابی محتوا شامل وبلاگ ها ، پست ها در شبکه های اجتماعی ، اینفوگرافیک و ویدئو است.

بهینه سازی موتور جستجو

معمولاً به عنوان SEO شناخته می شود ، این فرآیند بهینه سازی محتوای وب سایت شما برای بیشتر دیده شدن آن در موتورهای جستجو و جذب بازدید بیشتر از جستجوها است.

بازاریابی موتور جستجو 

با نام پرداخت به ازای هر کلیک یا PPC نیز شناخته می شود ، با این نوع مشاغل بازاریابی برای داشتن پیوند به سایت خود در موقعیت برجسته ای در صفحات نتیجه موتور جستجو پرداخت می شود

بازاریابی در شبکه های اجتماعی

استفاده از شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک ، اینستاگرام و توییتر برای ایجاد ارتباط با مشتریان موجود و جلب مخاطبان بیشتر از طریق دهان به دهان دیجیتال.

بازاریابی از طریق ایمیل 

ارسال ارتباطات ایمیل منظم به کاربرانی که برای ایجاد روابط و ایجاد فروش در لیست شما ثبت نام کرده اند.

هدف گذاری مجدد 

پس از برقراری ارتباط با مشتریان فعلی یا مشتریان بالقوه با نام تجاری شما ، برای بازگشت و یا تبدیل آنها به فروش. به عنوان مثال ، قرار دادن تبلیغات در خوراک فیس بوک آنها از محصول خاصی که در سایت شما مشاهده کرده اند.

بازاریابی تأثیرگذار 

استفاده از افراد با مشخصات بالا و پیروان زیادی در کانال های شبکه های اجتماعی برای تبلیغ محصول یا خدمات شما.

اینها تنها چند نمونه از محبوب ترین انواع بازاریابی دیجیتال است که امروزه در حال بازی است. هر یک از این روش ها را می توان به چندین نوع بازاریابی دیگر تقسیم کرد و در واقع صدها یا هزاران نوع مختلف بازاریابی کانال های آنلاین و آفلاین را پوشش می دهد.

هیچ مشاغلی فقط به یک شکل بازاریابی متکی نیست. از سوی دیگر، مگر اینکه شما یک شرکت چند ملیتی با بودجه و منابع عملا نامحدود هستید، آن را امکان پذیر نمی باشد برای مقابله با تمام اشکال مختلف بازاریابی هم.

تفاوت بین بازاریابی و فروش

فروش و بازاریابی ارتباط تنگاتنگی دارند اما فعالیت های بسیار متفاوتی را در تجارت شما پوشش می دهند.
تیم فروش در مورد این که کالا چیست یا چه کسی آن را خریداری می کند ، حرفی برای گفتن ندارند – آنها به سادگی هدایت می شوند و آنها را برای خرید متقاعد می کنند. کارمندان شاغل در فروش باید ارتباط تنگاتنگی با مشتریان شما برقرار کنند و برای انجام این کار آنها به هوش بازاریابی نیاز دارند.

تیم بازاریابی با آگاهی از مشتریان بالقوه در مورد مارک و محصول شما ، این اهداف را ارائه می دهد . آنها همچنین از تصمیمات و بازخورد مشتری برای تصمیم گیری در مورد تولید محصولاتی در آینده یا نحوه تغییر محصولات موجود استفاده می کنند تا نیازهای مشتری را بهتر برآورده کنند.

در فروش موثر نخواهید بود مگر اینکه افرادی که می فروشید از قبل آگاهی از مارک یا محصول شما را داشته باشند – این همان کاری است که بازاریابی می تواند برای شما انجام دهد.

برای یک استراتژی موفق ، تیم های بازاریابی و فروش باید از نزدیک با هم کار کنند و یک رویکرد واحد داشته باشند. این اطمینان می دهد که فقط لیدهای با کیفیت خوب به تیم فروش منتقل می شوند.

شما می توانید از یک بستر اتوماسیون بازاریابی برای همسو کردن تیم های بازاریابی و فروش خود استفاده کنید تا اطمینان حاصل شود که آنها در جهت رسیدن به یک هدف مشترک کارایی بیشتری دارند.

منبع: فکر اقتصادی ،

بیشتر از بازاریابی در اقتصادالکترونیکی:
پرسونای مخاطب چیست؟ راهنمای قدم به قدم طراحی پرسونای مخاطب
چرا سئو سایت در ۲۰۲۱ اهمیت دارد؟
۷ اشتباه بزرگ در استفاده تجاری از اینستاگرام
بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر رفتار بازاریابی برندها
بررسی ۹ تکنیک برای بازاریابی ایمیلی خلاقانه
یک زمینه کاری اشباع­‌نشدنی
۴ نکته بازاریابی مهم که از یوتیوبرهای جوان می توان آموخت

کانال تلگرام رسانه فناوری هوشمند

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. بازتاب: تقویت تیم‌های بازاریابی دیجیتال با هدف مقابله با چالش‌های 2021 : پایگاه خبری اقتصاد الکترونیکی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا